English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8931 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
check U بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check U تجزیه کردن
check U محک زدن
check U عیار گرفتن
check-up U بازبینی
check-up U کنترل
check U مطالعه کردن
check U بررسی کردن
check U تحقیق کردن
check U مقابله کردن بررسی
check in U وارد شدن
check in U نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in U وارد شدن
check-in U نام نویسی کردن مراسم ورود
check U ارزیابی کردن
check-up U بازبینی کردن
check-up U کنترل کردن
check up U رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
check up U معاینه کردن
to check up U درست رسیدگی یاحساب کردن
to check off U رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
second check U بررسی نهایی
second check U بررسی دوباره
check out U بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check out U تصفیه حساب کردن
in check <idiom> U غیرقابل کنترل
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
to check out something U چیزی را بررسی یا امتحان کردن
to check in U نام نویسی کردن [هتل]
check off U تغییرروش بازی درتجمع
check U اطمینان از صحت چیزی
check U ممانعت کردن
check U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check U بازرسی کردن
check U بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check U بازرسی شد
check U وارسی
check U و شدن بوی شکار
check U کیش
check U کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check U دریچه تنظیم
check U چک بانک
check U سرزنش کردن رسیدگی کردن
check U جلوگیری کردن از
check U بررسی
check U بررسی کردن
check U او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check U تطبیق کردن
check U نشان گذاردن
check U مقابله کردن مقابله
check U منع
check U تطبیق
check U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check U سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check U یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check U حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check U بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check U اجرای خشک یک برنامه
check U سنجیدن
check U مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check U نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check U امتحان
check U امتحان کردن بازرسی
check U چک
check U چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check U مقابله
check U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
parity check U بررسی توازن
parity check U مقابله کردن توازن
overflow check U مقابله سرریز
overflow check U بررسی سرریز
overflow check U بررسی سرریزی
odd even check U بررسی فرد و زوج
odd even check U مقابله فرد و زوج
parity check U مقابله توازن
programmed check U مقابله برنامه ریزی شده
programmable check U مقابله برنامه ریزی شده
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
perpetual check U کیش دایم
pay check U چک حقوق
parity check U مقابله ایستایی
cyclic check U مقابله چرخهای
data check U مقابله داده ها
diagnostic check U مقابله تشخیصی
priority of check U تقدم کیش
modulo n check U مقابله به پیمانه
marginal check U برسی مرزی
family check U کیش همگانی
even parity check U بررسی توازن زوج
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
echo check U بکمک طنین
echo check U مقابله
dynamic check U مقابله پویا
duplication check U بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
duplication check U مقابله از راه تکرار
dump check U مقابله حین روبرداری
fore check U جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
frequency check U کنترل فرکانس
hardware check U مقابله سخت افزاری
marginal check U مقابله مرزی
machine check U برسی ماشین
limit check U بررسی حدی
limit check U مقابله حدود
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
discovered check U کیش برخاست
hook check U سد کردن راه چوب حریف ازعقب
hip check U سد کردن راه حریف با کمر وباسن
division check U ازمایش تقسیم
identity check U بازرسی شناسنامه
rain check U بلیط مجانی یا مجدد
wraparound check U سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
visual check U مقابله بصری
visual check U مقابله دیداری
validity check U بررسی اعتبار
validity check U مقابله اعتبار
twin check U بررسی توام
twin check U مقابله توام
rain check U بلیط باران
rain check U نوید یا قول دعوت بعدی
check-rail U ریلتنظیم
identity check U بررسی هویت
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
What time should I check in? U چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
rain check <idiom> U بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
rain check <idiom> رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
double-check <idiom> U دوباره چک کردن
security check U چکامنیتی
traveler's check U چک مسافرتی
transfer check U انتقال
selection check U مقابله گزینش
sales check U صورت فروش
residue check U بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
redundancy check U بررسی افزونگی
redundancy check U تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
redudancy check U بررسی افزونگی
reasonableness check U بررسی و کنترل معقولانه و مستدل
reasonableness check U بررسی معقول بودن
range check U بررسی محدوده
sequence check U مقابله ترتیب
sequence check U بررسی ترتیبی
sight check U مقابله چشمی
transfer check U مقابله
system check U بررسی سیستم
system check U مقابله سیستم
synchronization check U کنترل همزمانی
summation check U بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
sum check U مقابله جمعی
stock check U کنترل موجودی
stick check U دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
spite check U کیش دفع الوقت
sight check U مقابله نظری
programmed check U بررسی برنامه ریزی شده
check firing U عناصرتیر را بررسی کنید
certified check U چک گواهی شده
certified check U چک تضمین شده
cashier's check U چکی که بانک عهده خود بکشد
bulit in check U automaticcheck
bulit in check U تست تعبیه شده
built in check U بررسی توکار
built in check U مقابله توکار
body check U سد کردن بازیگر توپدار
board check U خطا
board check U تنه زدن
blank check U چک امضاء شده بدون مبلغ
certified check U چک تضمینی
check firing U فرمان اتش بس موقت برای بازرسی مانع اتش
check field U میدان مقابلهای
check digits U ارقام تست
check digit U رقم مقابلهای
check character U کاراکتر مقابلهای
check character U علامت مقابلهای
check character U دخشه مقابلهای
check boxes U جعبههای مقابله
check boxes U چهارگوشهای انتخاب
check book U کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
check bit U بیت مقابلهای
check bit U ذره مقابلهای
blank check U چک سفید امضاء شده
blank check U سندامضاء شده وبدون متن
check-ups U بازبینی
uncovered check U چک بی محل
spot check U بازدید در محل
spot check U سرسری وبا عجله رسیدگی کردن
spot check U بطور چند در میان ازمودن
spot check U بررسی موضعی
spot check U مقابله موضعی
cross-check U بررسی متقابل
cross check U بررسی متقابل
check-ins U نام نویسی کردن مراسم ورود
check-ins U وارد شدن
check-points U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
double-check U کیش دوبل
double check U کیش دوبل
check-ups U کنترل
Recent search history Forum search
1I believe the definition of the word of Mastoiditis is wrong.
1چه زمانی باید اتاق تحویل بدم
1range check
0cashier's check به چه معنی است ؟
0chunk-check-chunk or elicit-provide-elicit (approaches in psychology)
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com